به گزارش تیتر خزر؛ طلوع بیغروب جابر معافی در آسمان مطبوعات مازندران، معمای نامکشوفی است که هنوز نیازمند پیمایش پژوهشی در حوزه نگرش و پردازشهای بصیرتی است و ما در آستانه دهمین سالگرد عروج غمانگیزش، اگر چه قادر به انکار حزن ماندگار فراقش نیستیم، اما بنا داریم تا فراتر از ابعاد عاطفی، شخصیت حرفهای این بزرگ اندیش رسانه پیما را تبیین کنیم.
باید بپذیریم که جابر عزیز، اگر چه در قاب رسانههای کتبی و مجازی به تجلی در آمد، اما چارچوبهای رفتاری و فکری ایشان نیازمند قابهای متنوعتری بود که عمر کوتاهش مجال نداد.
جابر، فراتر از فعالیتهای حرفهای یک خبرنگار، قادر به قالبشکنی از قفسهای تنگی بود که بعضاً نیازمند فضای بازتر و قیدوبند کمترند و در ذات خود، مستعد به پرواز درآوردن ذهن مخاطبان و اعتلای آنان از کف صاحبخبری به سقف صاحبنظریاند!
جابر قدرتبخشیدن به فعالان رسانهای را به طور مستمر به نمایش میگذاشت، طوری که در حوزه فعالیتیاش بهوضوح، رکن چهارم دمکراسی بودن رسانههای دیداری و شنیداری و نوشتاری ملموس بود.
شجاعت کار خبری، درایت مدیریت رسانهای و هدایت عزتمندانه خبرنگاران در مسیر نقشآفرینیهایی که فراتر از حب و بغضهای فردی، تحققبخش رسالتهای حرفهای بود، بخشی از توانمندیهای حرفهای جابر عزیز بود که در مدیریتی دوسویه، هم به یاری مدیران صداقت پیشه میرفت و هم به پردازش قدرتمند عملکرد مدیران ناکارآمد میپرداخت و در این میان، دو شاخصه بارز داشت و آن اینکه اولاً” قلم آلوده و معامله پذیر و فروشی نداشت و ثانیاً” تجدیدپذیر، ترسو و توجیهگر نبود!
جابر با تبسمهای شیرینش از دوستان دلبری میکرد و احساس صمیمت و صداقت و صحت رفتار، جاذبه ایشان را حداکثری میکرد و تمایل همکاری با ایشان مضاعف میشد و درعینحال، همین تبسمها و آرامش چهرهای ایشان، برای مخالفانی که قصد بههمریختگی عصبی و برخوردهای احساسی و هیچانی ایشان را داشتند، بهشدت تلخ و زهرآگین بود و همین صفت، ضامن حفظ اعتدال رفتاری و فکری ایشان در فشارند تمرین شرایط روحی و اذیتهای اجتماعی بود!
ویژگی بارز جابر عزیز، آیندهنگری و روحیه برنامهریزی ایشان برای تسلط و مواجهه هوشمندانه با حوادث غیرمترقبه و عدم غافلگیریاش بود و با بیانی دیگر میتوان گفت که جابر، دارای مهارت ادراکی یعنی تصور سازمان تحت امرش در شرایط آینده و اتخاذ آرایش رسانهای مناسب برای ارائه بهترین عملکرد در موقعیت تجربه نشده بود!
حقیر به جرأت مدعیام که بینش رسانهای جابر، قابلیتهای مدیریتی نادری در او ایجاد کرده بود که بهراحتی قادر به اداره سازمانهای استانی در راستای تخصص فرهنگی و اجتماعیاش بود، اگر چه علیرغم پیشنهادها موجود، حاضر به ترک سنگر رسانه نبود!
کسانی میتوانند از جابر دم زنند که با او زندگی حرفهای را تجربه کرده باشند، چرا که ایشان، انسان همیشه بیادعا و تواضع پیشه بود و فقط در کوران بحرانها، پختگی خود را بروز میداد و دورنگه داشتن اصحاب رسانه از انتقام شخصی، خالیکردن دق دلها، استفاده ابزاری از میز خطابه و ستون و منطقه رسانه، هنر بارز ایشان در تربیت حرفهای همکاران بود و حضور در محضر ایشان، شبیه دورههای آموزشی بود که هر لحظه آموزههای جدید غنی شدهای به ذهن ما افزوده میشد!
جابر معافی، اگر چه علیرغم لیاقتها و صلاحیتهایش توفیق شهادت نیافت، اما حیات و مماتش مشابه شهدا، منشأ برکات فراوان و تأثیرات بیپایان بوده و هست و کافی است به چشم محقق زندگی حرفهای و اجتماعی ایشان تحلیل و تحلیل شود!
احساس امنیتی که در قلم و کار رسانهای جابر به ما و همه مدیران و مخاطبان القا میشد، مؤمنانه بود و طبق حدیث الخائنُ خائف، فقط کسانی از قلم مؤمنانه جابر هراسان بودند که ریگی در کفش داشتند!
یعنی ایشان نه ایجاد ارعاب مطلق را در دستور کار قرار میداد و نه کبریت بیخطر بود و مصداق بارز اشداء علی الکفار و رحماء بینهم بود که اهل خیانت به بیتالمال و سایر امانتها از شدت عمل او میهراسیدند، ولی اهالی خدمت از بودن در کنار ایشان احساس امنیت میکردند!
علیهذا در آستانه دهمین سالروز وداع با ایشان که مؤمنانه و ولایتمدارانه زیست، سوگوارانه یادش را گرامی میداریم و سلسله صفات و زنجیره خاطرات ایشان را در شرایطی که جامعه بخصوص اصحاب رسانه نیاز به سرمشق و الگو دارند، به افکار عمومی ارائه میدهیم تا علاوه بر تجلیل موردی، زمینههای نصب العین شدن ابعاد متنوع شخصیتی ایشان را فراهم نمائیم.
صادقعلی رنجبر
انتهای پیام/