تعطیلی پنج‌شنبه مازندران تصمیمی از سر اختیار یا زیر سایه فشار؟

تعطیلی پنج‌شنبه مازندران تصمیمی از سر اختیار یا زیر سایه فشار؟

تعطیلی روز پنج‌شنبه در مازندران موضوعی است که این روزها بحث‌برانگیز شده است. سوال اصلی این است که آیا این تصمیم به‌صورت مستقل توسط استاندار اتخاذ شده یا تحت تاثیر فشارهای حاشیه‌ای قرار گرفته است؟ با توجه به تاثیرات منفی تعطیلی بر اقتصاد و خدمات استان، روشن شدن این موضوع اهمیت ویژه‌ای دارد.

به گزارش تیترخزر مازندرانی عزیز، تعطیلی روز پنج‌شنبه شد مثل اون پادزهرِ بی‌اثر که نه درد رو دوا می‌کنه نه باعث شادی! انگار داریم به جای تلاش و کار، روی تخت راحتی لم می‌دیم و منتظر معجزه اقتصاد می‌مونیم! غافل از اینکه تعطیلی اضافه، فقط مثل پتکی سنگین می‌زنه روی سر اقتصاد و هر روز یه گوشه از کار و تولید رو خرد می‌کنه.

ادارات تعطیل، کارها روی هوا

وقتی ادارات تنها پنج روز در هفته باز باشند، حجم کار جمع می‌شود و مشتریان مثل زنبورها دور کندوی تعطیل می‌چرخند و می‌مانند. این یعنی کند شدن روند خدمات و به تعویق افتادن پروژه‌ها؛ یعنی هزینه‌های اضافه برای همه، از مردم گرفته تا دولت.

تعطیلی بیشتر یعنی روزهای کاری کمتر، یعنی تولید کمتر، یعنی درآمد کمتر! وقتی فرهنگ «امروز تعطیل، فردا تعطیل» رواج پیدا می‌کند، نمی‌شود انتظار داشت که اقتصاد رونق بگیرد. تعطیلی زیاد یعنی خوابیدن موتور تولید و بسته شدن راه‌های اشتغال.

کسب‌وکارها زیر بار تعطیلی له می‌شوند

تعطیلی پنج‌شنبه‌ها برای کسب‌وکارها یعنی کم شدن روزهای فروش و درآمد. این یعنی کارآفرینان و فعالان اقتصادی، در روزهایی که باید تلاش کنند، مجبور به استراحت اجباری هستند. نتیجه؟ رکود بیشتر، تعطیلی کسب‌وکارهای کوچک و بزرگ و افزایش بیکاری.

کلام آخر

تعطیلی روز پنج‌شنبه نه تنها استراحت نیست، بلکه یک ضربه‌ی کاری به قلب اقتصاد مازندران است. تعطیلی‌های بیش از حد، موتور پیشرفت را خاموش می‌کند و اقتصاد را به خواب عمیقی فرو می‌برد که بیدار شدن از آن، سخت‌تر از همیشه خواهد بود.

پس به جای تعطیلی بیشتر، بیایید برای روزهای پرتلاش‌تر برنامه‌ریزی کنیم؛ چون مازندران با این همه نعمت و استعداد، لایق کار و پیشرفت است نه خواب و رخوت.

در بخشی از اطلاعیه اعلام تعتطیلات آمده است که کارمندان از ساعت 14 و نیم به بعد به صورت دورکاری پیگیر امور مردم باشند.

دورکاری؛ شاه‌کلید فرار از کار یا خدمت به مردم؟

در دنیای ایده‌آل، «دورکاری» یعنی فرصتی برای افزایش بهره‌وری، انعطاف‌پذیری در زمان، و حفظ سلامت روانی و جسمی کارکنان.
اما در بعضی جاها، از جمله اداره‌جات برخی نقاط کشور، به‌ویژه مازندران، دورکاری بیشتر شبیه یه «مجوز رسمی برای غیب شدن با حقوق» عمل می‌کنه!

کارمندی که وقتی پشت میز اداره نشسته، موبایلش مشغوله، چاییش دم کشیده، و ارباب‌رجوع باید هفت‌خان رستم رو رد کنه تا یه امضا بگیره، حالا قرار شده از توی خونه پیگیر کار مردم باشه؟!
واقعاً چطور می‌شه انتظار داشت کسی که در ساعت کاری و در محل کار، حتی گوشی تلفن اداری رو جواب نمی‌ده، حالا تو خونه با لب تاب و دمپایی پُشت‌باز، دغدغه‌ی حل مشکل مردم رو داشته باشه؟

دورکاری یا دودرکاری؟

دورکاری تو بعضی کشورها یعنی استفاده‌ی هوشمندانه از زمان و مکان برای ارائه بهتر خدمات.
اینجا اما گاهی بیشتر شبیه «دودرکاری» شده؛ یعنی دو در برای فرار از کار:
یکی درِ اداره که تعطیله، یکی درِ خونه که کسی توش جواب نمی‌ده!

همه‌چی تعطیل، حتی تعهد

مسئولان می‌گن دورکاری یه ضرورت زمانه‌ست؛ اما انگار فراموش شده که «تعهد به کار» فقط با اینترنت و لپ‌تاپ منتقل نمی‌شه. کارمند باید اول توی محل کارش مسئولیت‌پذیر باشه تا توی خانه هم کار مردم رو پیگیری کنه.
وگرنه نتیجه‌اش می‌شه همین چیزی که می‌بینیم: تماس‌های بی‌پاسخ، ایمیل‌های بی‌جواب، و مردمی که از این اتاق به اون اتاق، از این اداره به اون اداره پاس‌کاری می‌شن، حالا هم دیگه نمی‌دونن کدوم «خانه» باید برن سراغش!

استاندار مازندران؛ مقاومت در برابر تعطیلی یا تسلیم به فشارها؟

در حالی که برخی استان‌ها با خیال راحت روزهای تعطیلی پنج‌شنبه را پذیرفته‌اند، استاندار مازندران،  یونسی، نشان داده بود که اهل تسلیم نیست و زیر بار این تعطیلی‌ها نمی‌رود. اما امروز، تعطیلی پنج‌شنبه‌ها به واقعیتی تحمیلی تبدیل شده که دیگر نمی‌توان آن را نادیده گرفت.

سؤال اینجاست: آیا استاندار مازندران تحت فشارهای سنگینی قرار گرفته که ناچار شده دست از مقاومت بردارد؟ آیا تصمیم به تعطیلی‌های بیشتر، انتخاب شخصی اوست یا نتیجه فشارهایی بیرونی است که صدای مخالفان را خاموش کرده؟

حرف آخر

دورکاری اگر ابزار خدمت باشد، ارزشمند است؛
اما اگر بهانه‌ای برای فرار از کار شود، تنها چیزی که از آن باقی می‌ماند، یک اسم قشنگ با خروجی صفر است.
و در نهایت، باز هم این مردم‌اند که زیر کلاه گشاد این تصمیم‌ها جا می‌مانند.

انتهای پیام/


ارسال دیدگاه